یکی از شایعترین اختلالات روانی و خلقی در دنیا، اختلال دوقطبی است که معمولا در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل دوره بزرگسالی در افراد بروز پیدا میکند. اختلال دوقطبی یا Bipolar Disorder با نام افسردگی-شیدایی یا Manic Depression نیز شناخته میشود. یکی از مهمترین نشانههای بروز این بیماری در افراد مختلف این است که فرد مبتلا فراز و فوردهای شدیدی را به دو حالت افسردگی و شیدایی تجربه میکند. به این معنی که ممکن است فرد برای یک دوره زمانی در حالت شیدایی قرار گرفته و خلق بالا داشته باشد و پس از مدتی وارد فاز افسردگی شده و خلق پایین را تجربه کند. این دورهها میتوانند از ساعتها تا ماهها بستگی به شدت بیماری به طول بیانجامند.
تاثیر اختلال دو قطبی بر مغز
طبق تحقیقاتی که صورت گرفته، از طریق اسکن MRI بر روی مغز بیش از 2000 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی، این نتیجه حاصل شد که در این افراد ماده خاکستری مغز به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. این تأثیر و کاهش قشر خاکستری مغز بیشتر در لوب پیشانی و لوب گیجگاهی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مشاهده میشود. لوب پیشانی و لوب گیجگاهی در مغز افراد این مسئولیت را بر عهده دارد که هیجانات و احساس را کنترل کند.
بیشترین نورونهایی که به دوپامین حساسی دارند در قسمت لوب پیشانی مغز قرار گرفتهاند. تمرکز، حرف زدن، اعمال ارادی، تعیین شخصیت و غیره از جمله مهمترین وظایف لوب پیشانی در مغز به حساب میآید. با توجه به اثر اختلال دوقطبی بر قشر خاکستری این قسمت، بدیهی است که شاهد کاهش کارایی فرد و اختلال وی در تمرکز و همچنین تغییر قابل توجه در ویژگیهای شخصیتی او باشیم.
یکی از قسمتهای مهم و اصلی مخ، لوب گیجگاهی است که پردازش اطلاعات دریافتی از طریق حس بینایی و شنوایی، سازمان دادن، درک زبان و غیره بر عهده این لوب در مغز است. بر اساس تحقیقات ثابت شده است که قسمت سمت چپ هیپوتالاموس در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تا 5 درصد نسبت به افراد معمولی بزرگتر است. به طور کلی باید گفت که انواع اختلال دوقطبی میتوانند کارکرد مغز در بدن انسان را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. در این افراد فرایند ترمیم مغز نیز متوقف شده و در نتیجه سلولهای عصبی در مغز این افراد بدو استفاده باقی میمانند که نتیجه آن بروز رفتارهای غیرعادی در افراد مبتلا خواهد بود.
تأثیر ختلال دوقطبی بر زندگی شخص و اطرافیان
از مهمترین عوارض انواع اختلال دوقطبی میتوان به اعتیاد و خودکشی اشاره کرد. البته که گرایش فرد مبتلا به سمت خودکشی و اعتیاد کاملا به شدت بیماری بستگی دارد. اما به طور کلی افرادی که نتوانند فراز و فرودهای احساسی خود را کنترل کنند، پس از مدتی با فرسایش احساسی مواجه شده و ممکن است به سمت اعتیاد گرایش پیدا کرده یا تصمیم به خودکشی بگیرند. اختلال دوقطبی به صورت مستقیم میتواند بر زندگی اطرافیان تأثیر بگذارد. به عنوان مثال زندگی مشترک با یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار سختتر از حالت عادی خواهد بود. بنابراین در چنین شرایطی نه تنها بیماری فرد بر زندگی اطرافیان اثر میگذارد، بلکه اطرافیان نیز میتوانند نقش مهمی در تشدید عوارض و علائم اختلال دوقطبی در فرد بیمار داشته باشند.
تشخیص اختلال دوقطبی در سریعترین زمان ممکن و اقدام به کنترل و درمان علائم بیماری بهترین راهی است که میتوان شخص بیمار و اطرافیان را از آسیبهای جدی ناشی از این اختلال در امان نگه دارد. به همین دلیل با مشاهده نشانهها و علائم اختلال دوقطبی در خود و اطرافیان به سادگی از آن عبور نکرده و در حتما با افراد متخصص در این حوزه مشورت کرده و راهنماییهای لازم را دریافت کنید.
تشخیص و درمان اختلال دوقطبی
اولین مرحله در تشخیص اختلال دوقطبی، مراجعه به رواندرمانگر یا روانپزشک در صورت مشاهده علائم است. در این مرحله پرسشهایی از طرف پزشک از بیمار مطرح میشود و حتی ممکن است برای تشخیص بهتر نیاز به انجام آزمایشهای تشخیصی نیز وجود داشته باشد. در نهایت پزشک در صورت تشخیص ابتلای فرد به اختلال دوقطبی بر اساس شدت بیماری روش درمانی مورد نظر را تعیین کرده و روند درمان را آغاز میکند.
توجه داشته باشید که روش درمان قطعی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد و ممکن است علائم اختلال دوقطبی پس از مدتی مجدد بازگردد. به همین دلیل توجه به توصیههای پزشک درمانگر و همچنین دوری از عوامل و محیطهای تشدید کننده اختلال برای نتیجه بهتر از روند درمان ضروری است. روانپرشک ممکن است برای درمان اختلال دوقطبی یکی از روشهای درمانی زیر را بر اساس شدن بیماری اتخاذ کند یا در مواردی از هر دو روش به صورت همزمان برای درمان فرد استفاده کند.
درمان اختلال دو قطبی با دارو
یکی از رایجترین روشها درمانی پس از تشخیص اختلال دوقطبی در یک فرد، دارودرمانی به وسیله داروهای تثبیتکننده خلق است. مصرف این چنین داروها باعث میشود که از میزان آشفتگی فرد مبتلا کاسته شده و همچنین شدت احساسات او کاهش پیدا کند تا بتواند زندگی آرامتری داشته باشد. در برخی از موارد داروهایی به منظور تنظیم وضعیت خواب برای فرد مبتلا تجویز میشود تا فرد بتواند با برخورداری از استراحت کافی عملکرد بهتری داشته باشد. با توجه به اینکه آرامش جسمی و روانی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، هر چه بدن و جشم فرد زندگی آرامتری داشته باشد، وضعیت روانی و خلق و خوی فرد نیز رو به بهبود میرود.
درمان اختلال دو قطبی با رواندرمانی
در این روش درمانی، پس از تشخیص اختلال دوقطبی در فرد، از دارو استفاده نمیشود و تلاش میشود که با شرکت در جلسات رواندرمانی، فرد بتواند با کمک رواندرمانگر یا روانپزشک معالج احساسات خود را مهار کند. در برخی موارد ممکن است که درمانگر تشخیص بدهد که برای درمان اختلال دوقطبی در فرد مبتلا نیاز به برگزاری برخی از جلسات رواندرمانی با حضور خانواده باشد؛ به این دلیل که اطرافیان میتوانند نقش مهم در بهبود و کنترل این اختلال داشته باشند. در برخی موارد نیز با تمرکز بر روش رواندرمانی از برخی داروهای نیز به عنوان تسریعکننده درمان استفاده میشود.