اختلال روان‌تنی یا سایکوسوماتیک چیست؟

Image

اختلال روان‌تنی یا سایکوسوماتیک چیست؟

چشم‌اندازهای تاریخی

باورهای یونان باستان و روم

قرون وسطی و رنسانس

فروید و نظریه روانشناسی

طب روان‌تنی ظهور می‌کند

ارتباط ذهن و بدن

انتقال‌دهنده‌های عصبی و هورمون‌ها

سیستم ایمنی

درک درد

محور روده ـ‌ مغز

عوامل روانی اجتماعی

اثر دارونما

علل اختلالات روان تنی

استرس و ناراحتی عاطفی

اضطراب و افسردگی

تروما و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

عوامل شخصیتی

تعارضات روانی حل نشده

غم و اندوه و از دست دادن

ناملایمات دوران کودکی

عوامل فرهنگی و اجتماعی

استرس مرتبط با کار

اختلالات روان‌تنی رایج

اختلال جسمانی‌سازی

هیپوکندریازیس (اختلال اضطرابی بیماری)

اختلال تبدیلی (اختلال علائم عصبی عملکردی)

سندرم روده تحریک‌پذیر (IBS)

فیبرومیالژیا

سردردهای تنشی و میگرن

اختلالات قلبی عروقی

اختلالات پوستی

سندرم خستگی مزمن (CFS)

علائم اختلالات روان‌تنی

درد

علائم گوارشی

علائم تنفسی

علائم عصبی

علائم قلبی عروقی

علائم پوستی

خستگی

اختلالات خواب

اختلال عملکرد جنسی

علائم شناختی

علائم حسی

ناراحتی گوارشی

تشخیص اختلالات سایکوسوماتیک

سابقه پزشکی

معاینه فیزیکی

آزمایشات آزمایشگاهی و تصویربرداری

ارزیابی روانشناختی

ارتباط با ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی

حذف علل ارگانیک

ارزیابی کل‌نگر

درمان و مدیریت اختلالات روان‌تنی

روان درمانی

دارو

مدیریت استرس

اصلاح سبک زندگی

مراقبت حمایتی

مداخلات ذهن و بدن

گروه درمانی

آموزش و تربیت روانی

بیان عاطفی و مهارت‌های مقابله‌ای

قرار گرفتن در معرض تدریجی

حمایت از دوستان و خانواده

پیگیری منظم

تکنیک‌های خودیاری

مداخلات روانی

درمان شناختی رفتاری (CBT)

درمان روان پویا

درمان‌های مبتنی بر ذهن آگاهی

مواجهه درمانی

روان درمانی حمایتی

آموزش روانی اجتماعی

خانواده و زوج درمانی

گروه درمانی

بازسازی شناختی

آموزش آرامش

بیوفیدبک

آموزش قاطعیت

کلام پایانی

اختلال روان‌تنی یا سایکوسوماتیک چیست؟

اختلالات روان‌تنی که به عنوان بیماری‌های روان تنی نیز شناخته می‌شود، به دسته‌ای از شرایط سلامتی اطلاق می‌شود که در آن عوامل روانی و عاطفی نقش مهمی در ایجاد، پیشرفت یا تشدید علائم جسمانی دارند. این اختلالات مدل پزشکی سنتی را که ذهن و بدن را از هم جدا می‌کند و به چالش می‌کشد و ارتباط پیچیده بین سلامت روانی و جسمی را برجسته می‌کند.

اصطلاح «روان تنی» از واژه یونانی «psyche» به معنای «ذهن» و «سوما» به معنای «بدن» گرفته شده است. اساساً بر این ایده تأکید می‌کند که ذهن و بدن ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و تغییرات در یکی می‌تواند بر دیگری تأثیر بگذارد. رشته پزشکی روان‌تنی به دنبال درک این ارتباط و چگونگی تأثیر عوامل روانشناختی بر سلامت جسمانی فرد است.

اختلالات روان‌تنی غیر معمول نیست. آنها می‌توانند به صورت طیف گسترده‌ای از علائم فیزیکی، از سردرد و مشکلات گوارشی گرفته تا شرایط شدیدتر مانند بیماری قلبی و اختلالات خود ایمنی ظاهر شوند. این اختلالات می‌توانند از نظر شدت متفاوت باشند، و در حالی که برخی از افراد ممکن است علائم موقتی را به دلیل استرس یا ناراحتی عاطفی تجربه کنند، برخی دیگر ممکن است به شرایط مزمن و ناتوان کننده با ریشه‌های روانی مبتلا شوند.

درک اختلالات سایکوسوماتیک ضروری است، زیرا امکان رویکرد جامع‌تری به مراقبت‌های بهداشتی را فراهم می‌کند که نقش بهزیستی روان شناختی را در سلامت جسمانی تصدیق می‌کند. در این مقاله از کلینیک روشا قصد داریم دیدگاه‌های تاریخی، علل، علائم، تشخیص و گزینه‌های درمانی برای اختلالات روان تنی را بررسی کنیم و بر تعامل پویا بین ذهن و بدن در سلامت و بیماری بپردازیم.

چشم‌اندازهای تاریخی

شناخت ارتباط ذهن و بدن و این ایده که عوامل روانی می‌توانند بر سلامت جسمانی تأثیر بگذارند، ریشه‌های تاریخی عمیقی دارد. فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف در طول تاریخ به وابستگی متقابل رفاه ذهنی و جسمی پی برده‌اند. در اینجا چند دیدگاه تاریخی قابل توجه در مورد اختلالات روان‌تنی آورده شده است:

باورهای یونان باستان و روم

در یونان و روم باستان، فیلسوفان و پزشکانی مانند بقراط و جالینوس به اهمیت حالات عاطفی و شخصیت در ایجاد بیماری‌های جسمی پی بردند. آنها ایده ارتباط پیچیده بین بدن و ذهن را مطرح کردند و بر اهمیت تعادل سلامت روانی و جسمی برای رفاه کلی تأکید کردند.

قرون وسطی و رنسانس

در طول قرون وسطی و رنسانس، باورها به ارتباط بین احساسات و سلامت ادامه یافت. مفهوم «چهار شوخ طبعی» همانطور که جالینوس توصیف کرد (خون، بلغم، صفرای سیاه و صفرا زرد) نقش مهمی در درک تعادل سلامتی ایفا کرد. تصور می‌شد که حالات عاطفی و روانی بر تعادل این شوخ طبعی‌ها تأثیر می‌گذارد و بر سلامت فرد تأثیر می‌گذارد.

فروید و نظریه روانشناسی

در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، توسعه نظریه روانشناسی زیگموند فروید، رابطه بین ذهن و بدن را بیشتر مورد بررسی قرار داد. او با ابداع اصطلاح «اختلال تبدیلی» برای توصیف این پدیده پیشنهاد کرد که تعارضات روانی حل‌نشده می‌تواند منجر به بروز علائم فیزیکی شود. کار فروید اساس روان درمانی مدرن و درک اختلالات روان‌تنی را بنا نهاد.

طب روان‌تنی ظهور می‌کند

رسمی شدن پزشکی روان‌تنی به عنوان یک فوق تخصص پزشکی در اواسط قرن بیستم اتفاق افتاد. پیشگامان در این زمینه، مانند فرانتس الکساندر و جورج انگل، بر اهمیت ارتباط ذهن و بدن در توسعه و درمان بیماری‌های جسمانی تاکید کردند. آنها با شناخت نقش عوامل روانی و اجتماعی در سلامت و بیماری از رویکردی جامع به مراقبت‌های بهداشتی دفاع کردند.

ارتباط ذهن و بدن

برای درک اختلالات سایکوسوماتیک، درک ارتباط پیچیده بین ذهن و بدن بسیار مهم است. ارتباط ذهن و بدن یک رابطه پویا و دوسویه است که در آن حالت‌های عاطفی و روانی بر سلامت جسمانی تأثیر می‌گذارند و سلامت جسمی نیز به نوبه خود بر رفاه روانی تأثیرگذار است. چندین مؤلفه کلیدی ارتباط ذهن و بدن ارزش بررسی دارد:

انتقال‌دهنده‌های عصبی و هورمون‌ها

مغز و بدن از طریق آزاد شدن انتقال‌دهنده‌های عصبی و هورمون‌ها با هم ارتباط برقرار می‌کنند. استرس و حالات احساسی می‌تواند منجر به ترشح هورمون‌های استرس مانند کورتیزول و آدرنالین شود. این هورمون‌ها، زمانی که به طور مداوم به دلیل استرس مزمن افزایش می‌یابند، می‌توانند تأثیر مضری بر سیستم‌های مختلف بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ایمنی و گوارشی داشته باشند.

سیستم ایمنی

سیستم ایمنی به شدت به عوامل روانی واکنش نشان می‌دهد. استرس مزمن و احساسات منفی می‌تواند پاسخ سیستم ایمنی را تضعیف کند و بدن را مستعد ابتلا به عفونت‌ها و شرایط التهابی کند. این پیوند بین احساسات و عملکرد سیستم ایمنی، نقش حالات روانی را در سلامت جسمانی برجسته می‌کند.

درک درد

درک درد به شدت تحت تأثیر عوامل روانی است. تفسیر مغز از درد را می‌توان با حالات عاطفی تغییر داد که منجر به تغییراتی در تجربه درد می‌شود. به عنوان مثال، استرس و اضطراب می‌تواند درک درد را تشدید کند، در حالی که آرامش و احساسات مثبت می‌توانند اثرات ضد درد داشته باشند.

محور روده ـ‌ مغز

روده و مغز از طریق محور روده ـ مغز ارتباط نزدیکی دارند. این سیستم ارتباطی دو طرفه سیستم عصبی روده را در روده و سیستم عصبی مرکزی را در مغز درگیر می‌کند. حالات عاطفی می‌تواند بر عملکرد روده تأثیر بگذارد و منجر به علائمی مانند ناراحتی گوارشی شود، در حالی که سلامت روده می‌تواند به نوبه خود بر خلق و خو و رفاه عاطفی تأثیر بگذارد.

عوامل روانی اجتماعی

عوامل روانی اجتماعی، از جمله حمایت اجتماعی، پویایی خانواده و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی، نقش مهمی در ارتباط ذهن و بدن دارند. فقدان حمایت اجتماعی یا قرار گرفتن در معرض استرس‌های مزمن می‌تواند خطر علائم و بیماری‌های روان تنی را افزایش دهد. در مقابل، تعاملات اجتماعی مثبت و یک سیستم حمایتی قوی می‌تواند بهزیستی کلی را ارتقا دهد.

اثر دارونما

اثر دارونما پدیده‌ای است که در آن فرد پس از دریافت درمانی بدون ارزش درمانی، کاهش علائم یا بهبود وضعیت خود را تجربه می‌کند. این تأثیر بر قدرت باور و توانایی ذهن برای تأثیرگذاری بر سلامت جسمانی تأکید می‌کند. این نشان می‌دهد که عوامل روانی می‌توانند منجر به تغییرات فیزیولوژیکی واقعی در بدن شوند.

ارتباط ذهن و بدن یک سیستم پیچیده و چندوجهی است که وابستگی متقابل رفاه ذهنی و جسمی را برجسته می‌کند.

علل اختلالات روان تنی

اختلالات سایکوسوماتیک می‌تواند توسط عوامل مختلف روانی و عاطفی ایجاد یا تشدید شود. این علل اغلب به هم مرتبط هستند و می‌توانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند. توجه به این نکته مهم است که اختلالات روان‌تنی نتیجه سوءتفاهم یا فریب آگاهانه نیستند، بلکه شرایط سلامتی واقعی با ریشه‌های روانشناختی هستند. در اینجا برخی از علل رایج و عوامل مؤثر وجود دارد:

استرس و ناراحتی عاطفی

استرس چه حاد و چه مزمن، عامل مهمی در ایجاد اختلالات روان‌تنی است. هنگامی که افراد سطوح بالایی از استرس را تجربه می‌کنند، بدن آنها هورمون‌های استرس مانند کورتیزول را ترشح می‌کند که می‌تواند منجر به علائم فیزیکی مانند سردرد، تنش عضلانی و مشکلات گوارشی شود. استرس مزمن با خطر بیشتر بیماری‌های سایکوسوماتیک شدیدتر همراه است.

اضطراب و افسردگی

اضطراب و افسردگی شرایط سلامت روانی شایعی هستند که می‌توانند به صورت علائم فیزیکی در اختلالات روان‌تنی ظاهر شوند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اضطراب ممکن است تپش قلب، تنگی نفس و تنش عضلانی را تجربه کنند، در حالی که افراد مبتلا به افسردگی ممکن است خستگی، اختلالات خواب و تغییر در اشتها را گزارش کنند.

تروما و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

افرادی که تروما را تجربه کرده‌اند، مانند سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی، تصادفات یا درگیری، ممکن است در نتیجه تجربیات آسیب‌زا دچار علائم روان‌تنی شوند. PTSD، وضعیتی که می‌تواند به دنبال تروما رخ دهد، با طیف وسیعی از علائم فیزیکی، از جمله فلاش بک، کابوس و شکایات جسمانی همراه است.

عوامل شخصیتی

برخی از ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌های مقابله‌ای می‌توانند آسیب‌پذیری را در برابر اختلالات روان‌تنی افزایش دهند. کمال‌گرایی، روان رنجورخویی و تمایل به سرکوب احساسات به جای ابراز آنها می‌تواند در ایجاد علائم جسمانی نقش داشته باشد. این عوامل شخصیتی می‌تواند منجر به تجمع استرس عاطفی شود که در بدن خود را نشان می‌دهد.

تعارضات روانی حل نشده

اختلالات سایکوسوماتیک اغلب با درگیری‌ها و مسائل روانی حل نشده مرتبط هستند. فروید از این به عنوان «اختلال تبدیلی» یاد می‌کند که در آن درگیری‌های عاطفی ناخودآگاه به علائم فیزیکی تبدیل می‌شوند. به عنوان مثال، فردی که خشم سرکوب شده دارد ممکن است به عنوان بیانی از تعارض عاطفی حل نشده خود دچار درد مزمن یا مشکلات گوارشی شود.

غم و اندوه و از دست دادن

درد عاطفی همراه با غم و اندوه می‌تواند منجر به علائم روان‌تنی شود. افراد سوگوار ممکن است علائم جسمی مانند درد قفسه سینه، خستگی و اختلالات خواب را تجربه کنند که مظاهر پریشانی عاطفی آنهاست.

ناملایمات دوران کودکی

تجارب نامطلوب دوران کودکی، از جمله بی‌توجهی، سوءاستفاده یا بزرگ شدن در خانواده‌ای ناکارآمد، می‌تواند خطر ابتلا به اختلالات روان‌تنی را در بزرگسالی افزایش دهد. این آسیب‌های اولیه می‌توانند پاسخ‌های روانی و عاطفی فرد را شکل دهند و منجر به علائم فیزیکی در مراحل بعدی زندگی شوند.

عوامل فرهنگی و اجتماعی

عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز می‌توانند بر ایجاد اختلالات روان‌تنی تأثیر بگذارند. انگ زدن به مسائل مربوط به سلامت روان، فشار جامعه برای انطباق با هنجارهای خاص و باورهای فرهنگی در مورد بیماری و رنج می‌تواند در بروز علائم جسمانی نقش داشته باشد.

استرس مرتبط با کار

استرس ناشی از کار یکی از علل شایع علائم سایکوسوماتیک است. مشاغل پر فشار، حجم کاری بیش از حد و عدم امنیت شغلی می‌تواند منجر به علائم فیزیکی مانند سردرد، مشکلات گوارشی و مشکلات قلبی عروقی شود.

مهم است که تشخیص داده شود که اختلالات سایکوسوماتیک نتیجه علائم «تخیلی» یا «تقلبی» نیستند، بلکه شرایط سلامتی واقعی با یک جزء روانی هستند. این اختلالات اغلب از ترکیبی از استعداد فردی، تجربیات زندگی و عوامل عاطفی ناشی می‌شوند. شناسایی و پرداختن به علل زمینه‌ای برای درمان موثر بسیار مهم است.

اختلالات روان‌تنی رایج

اختلالات سایکوسوماتیک می‌توانند به طرق مختلف ظاهر شوند و بر سیستم‌های مختلف بدن تأثیر بگذارند. علائم و اختلالات خاصی که افراد تجربه می‌کنند ممکن است متفاوت باشد، اما چندین اختلال روان‌تنی رایج وجود دارد که متخصصان مراقبت‌های بهداشتی اغلب با آنها مواجه می‌شوند. این اختلالات با علائم فیزیکی مشخص می‌شوند که دارای یک جزء روانی یا عاطفی قوی هستند. در اینجا چند نمونه آورده شده است:

اختلال جسمانی‌سازی

اختلال جسمانی شدن یک وضعیت سایکوسوماتیک پیچیده است که با سابقه علائم جسمی متعدد و مکرر مشخص می‌شود که هیچ توضیح پزشکی آشکاری ندارند. این علائم ممکن است شامل درد، ناراحتی گوارشی، اختلال عملکرد جنسی و شکایات عصبی باشد. این وضعیت اغلب با ناراحتی و ناتوانی قابل توجهی همراه است.

هیپوکندریازیس (اختلال اضطرابی بیماری)

هیپوکندریازیس که اکنون به عنوان اختلال اضطراب بیماری در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) شناخته می‌شود، شامل نگرانی و ترس بیش از حد در مورد داشتن یک وضعیت پزشکی جدی با وجود اطمینان پزشکی است. افراد مبتلا به این اختلال اغلب احساسات خوش‌خیم بدن را به عنوان نشانه‌های بیماری شدید تعبیر می‌کنند که منجر به تشدید اضطراب و مشغول شدن به سلامتی خود می‌شود.

اختلال تبدیلی (اختلال علائم عصبی عملکردی)

اختلال تبدیلی که در DSM-5 به عنوان اختلال علائم عصبی عملکردی شناخته می‌شود، شامل ارائه علائم عصبی بدون دلیل پزشکی زمینه‌ای است. این علائم می‌تواند شامل فلج، تشنج، کوری یا از دست دادن حس باشد. فرد واقعاً این علائم را تجربه می‌کند، اما آنها با تعارضات روانی حل نشده مرتبط هستند.

سندرم روده تحریک‌پذیر (IBS)

سندرم روده تحریک‌پذیر یک اختلال گوارشی است که با درد شکم، نفخ و تغییر در عادات روده مشخص می‌شود. در حالی که IBS دارای علائم فیزیکی است، به شدت تحت تأثیر عوامل روانی، از جمله استرس و اضطراب است. ناراحتی عاطفی می‌تواند علائم IBS را تشدید کند و منجر به چرخه‌ای از ناراحتی و اضطراب شود.

فیبرومیالژیا

فیبرومیالژیا یک وضعیت درد مزمن است که با درد گسترده اسکلتی عضلانی، خستگی و نقاط حساس در بدن مشخص می‌شود. اگرچه علت دقیق فیبرومیالژیا به طور کامل شناخته نشده است، اعتقاد بر این است که این فیبرومیالژیا دارای اجزای فیزیکی و روانی است. استرس و ناراحتی عاطفی می‌تواند علائم فیبرومیالژیا را تشدید کند.

سردردهای تنشی و میگرن

سردرد، چه از نوع تنشی و چه میگرنی، اغلب با استرس و عوامل عاطفی مرتبط است. در حالی که مولفه‌های فیزیکی در این شرایط وجود دارد، محرک‌های روانی مانند استرس، اضطراب و تنش عاطفی می‌توانند منجر به ایجاد و بدتر شدن سردرد شوند.

اختلالات قلبی عروقی

عوامل روان‌تنی می‌توانند بر سلامت قلب و عروق تأثیر بگذارند. استرس مزمن، اضطراب و افسردگی با افزایش خطر بیماری قلبی و فشار خون بالا مرتبط است. ناراحتی عاطفی می‌تواند منجر به تغییر در ضربان قلب، فشار خون و ایجاد تصلب شرایین شود.

اختلالات پوستی

عوامل روان‌تنی می‌توانند در بیماری‌های پوستی مختلف از جمله اگزما، پسوریازیس و کهیر نقش داشته باشند. استرس و ناراحتی عاطفی می‌تواند این شرایط را تشدید کند و منجر به شعله‌ور شدن و افزایش ناراحتی شود.

سندرم خستگی مزمن (CFS)

سندرم خستگی مزمن، همچنین به عنوان آنسفالومیلیت میالژیک (ME) شناخته می‌شود، با خستگی شدید مشخص شده که با استراحت بهبود نمی‌یابد و اغلب با فعالیت فیزیکی یا ذهنی بدتر می‌شود. در حالی که علت دقیق CFS به طور کامل شناخته نشده است، اعتقاد بر این است که دارای یک جزء سایکوسوماتیک است که استرس و عوامل احساسی در شدت علائم نقش دارند.

اینها تنها چند نمونه از اختلالات سایکوسوماتیک رایج هستند و شرایط بسیار بیشتری نیز در این دسته قرار می‌گیرند. تشخیص این نکته ضروری است که اختلالات روان تنی به هیچ سیستم اندامی خاصی محدود نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند قسمت‌های مختلف بدن را تحت تاثیر قرار دهند. شناسایی مؤلفه‌های روانی و عاطفی این اختلالات برای درمان و مدیریت مؤثر حیاتی است.

علائم اختلالات روان‌تنی

اختلالات روان‌تنی می‌تواند با طیف وسیعی از علائم جسمی ظاهر شود که از نظر شدت و مدت متفاوت است. علائم خاص تجربه شده توسط افراد مبتلا به این اختلالات اغلب تحت تأثیر عوامل روانی و عاطفی زمینه‌ای آنها است. در اینجا برخی از علائم رایج مرتبط با اختلالات سایکوسوماتیک آورده شده است:

درد

درد یک علامت شایع در اختلالات روان‌تنی است که به صورت سردرد، درد عضلانی، درد مفاصل، درد شکم و درد قفسه سینه ظاهر می‌شود. درک درد تحت تأثیر عوامل روانی است و پریشانی عاطفی می‌تواند تجربه درد را تشدید کند.

علائم گوارشی

علائم گوارشی در اختلالات سایکوسوماتیک از جمله معده درد، نفخ، اسهال، یبوست و حالت تهوع شایع است. استرس و پریشانی عاطفی می‌تواند منجر به تغییر در حرکت روده و حساسیت شود و به این علائم کمک کند.

علائم تنفسی

علائم تنفسی مانند تنگی نفس و تهویه بیش از حد می‌تواند در افراد مبتلا به اختلالات روان‌تنی، به ویژه در موارد اضطراب بالا یا اختلالات هراس رخ دهد. این علائم ممکن است علائم بیماری‌های تنفسی را تقلید کنند، که باعث می‌شود تفاوت بین علل روانی و ارگانیک ضروری باشد.

علائم عصبی

اختلالات سایکوسوماتیک می‌تواند منجر به علائم عصبی مختلفی از جمله بی‌حسی، سوزن سوزن شدن، ضعف و حتی فلج موقت شود. این علائم اغلب به عنوان «اختلال تبدیلی» نامیده می‌شوند که هیچ علت عصبی آشکاری وجود نداشته باشد. تأثیر ذهن بر سیستم عصبی می‌تواند منجر به بروز این علائم شود.

علائم قلبی عروقی

علائم قلبی عروقی ممکن است شامل تپش قلب، ضربان قلب سریع و درد قفسه سینه باشد. استرس، اضطراب و ناراحتی عاطفی می‌تواند بر ضربان قلب و فشار خون تأثیر بگذارد و منجر به این احساسات فیزیکی شود. در برخی موارد، پریشانی عاطفی مزمن می‌تواند به ایجاد بیماری قلبی کمک کند.

علائم پوستی

عوامل روان‌تنی می‌توانند شرایط پوستی را تشدید کنند و منجر به علائمی مانند خارش، کهیر و بثورات پوستی شوند. استرس و تنش عاطفی می‌تواند پاسخ‌های التهابی را در پوست ایجاد کند و این شرایط را بدتر کند.

خستگی

خستگی یک علامت رایج در اختلالات سایکوسوماتیک است و اغلب به صورت طاقت فرسا و بی‌امان توصیف می‌شود. افراد ممکن است خستگی شدید را تجربه کنند، حتی پس از استراحت کافی. استرس مزمن و پریشانی عاطفی می‌تواند به این خستگی مداوم کمک کند.

اختلالات خواب

اختلالات خواب، مانند بی‌خوابی یا خواب زیاد، می‌تواند با اختلالات روان‌تنی، به ویژه آن‌هایی که شامل اضطراب یا افسردگی است، مرتبط باشد. عوامل عاطفی می‌توانند الگوهای خواب را مختل کنند و منجر به پریشانی جسمی و روانی بیشتر شوند.

اختلال عملکرد جنسی

اختلالات سایکوسوماتیک همچنین می‌توانند به صورت اختلال عملکرد جنسی، از جمله مشکلات برانگیختگی، میل یا عملکرد ظاهر شوند. عوامل عاطفی، اضطراب و تعارضات روانی حل نشده می‌تواند بر سلامت جنسی و روابط فرد تأثیر بگذارد.

علائم شناختی

علائم شناختی مانند مشکلات حافظه و مشکل در تمرکز، می‌تواند در اختلالات روان‌تنی رخ دهد. این علائم ممکن است با بار عاطفی و ناراحتی روانی مرتبط با این شرایط مرتبط باشد.

علائم حسی

این اختلالات می‌تواند منجر به اختلال در ادراک حسی، مانند افزایش حساسیت به نور، صدا یا لمس شود. این حساسیت‌ها می‌توانند باعث ناراحتی و درد بیشتر شوند.

ناراحتی گوارشی

علاوه بر علائم خاص گوارشی که قبلاً ذکر شد، افراد مبتلا به اختلالات سایکوسوماتیک ممکن است ناراحتی عمومی گوارشی از جمله احساس «پروانه» در معده، توده در گلو یا احساس سیری را تجربه کنند. این علائم می‌تواند با تنش عاطفی و استرس مرتبط باشد.

توجه به این نکته مهم است که علائم اختلالات روان‌تنی واقعی و برای کسانی که آنها را تجربه می‌کنند، ناراحت‌کننده است. در حالی که آن‌ها فاقد یک علت ارگانیک یا ساختاری واضح هستند، ریشه در تعامل پیچیده بین عوامل روانی و فیزیکی دارند. تشخیص و درمان دقیق برای کاهش درد و رنج افراد مبتلا به این شرایط بسیار مهم است.

تشخیص اختلالات سایکوسوماتیک

تشخیص اختلالات روان‌تنی می‌تواند چالش برانگیز باشد، زیرا علائم اغلب فیزیکی هستند و می‌توانند علائم بیماری‌های مختلف را تقلید کنند. یک ارزیابی جامع برای رد علل ارگانیک و شناسایی عوامل روانی موثر در علائم ضروری است. فرآیند تشخیص معمولاً شامل مراحل زیر است:

سابقه پزشکی

یک تاریخچه پزشکی کامل برای درک علائم بیمار و جدول زمانی آنها ضروری است. این شامل جمع‌آوری اطلاعات در مورد شروع علائم، پیشرفت آنها و هرگونه ارزیابی یا درمان پزشکی قبلی است. شناسایی هر گونه شرایط پزشکی زمینه‌ای بسیار مهم است.

معاینه فیزیکی

یک معاینه فیزیکی برای ارزیابی سلامت کلی بیمار و شناسایی هر گونه ناهنجاری فیزیکی که ممکن است به علائم کمک کند، انجام می‌شود. ارائه‌دهنده مراقبت‌های بهداشتی ضمن در نظر گرفتن احتمال عوامل روان‌تنی، به دنبال علائم بیماری ارگانیک می‌گردد.

آزمایشات آزمایشگاهی و تصویربرداری

برای رد علل ارگانیک علائم، آزمایشات آزمایشگاهی و مطالعات تصویربرداری ممکن است تجویز شود. آزمایش خون، اشعه ایکس، ام‌آر‌آی یا سایر روش‌های تشخیصی می‌تواند به شناسایی هر‌گونه بیماری زمینه‌ای کمک کند.

ارزیابی روانشناختی

ارزیابی‌های روانشناختی جزء اصلی تشخیص اختلالات روان‌تنی هستند. متخصصان سلامت روان، مانند روانشناسان یا روانپزشکان ممکن است مصاحبه‌ها و ارزیابی‌های ساختاری را برای ارزیابی بهزیستی عاطفی و روانی بیمار انجام دهند. این ارزیابی‌ها ممکن است شامل معیارهای اضطراب، افسردگی، تروما و عوامل شخصیتی باشد.

ارتباط با ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی

ارتباط موثر بین ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی ضروری است. یک رویکرد مشترک شامل پزشکان مراقبت‌های اولیه، متخصصان و متخصصان سلامت روان می‌تواند به شناسایی عوامل روان‌تنی و اطمینان از درمان مناسب کمک کند.

حذف علل ارگانیک

تشخیص اختلال روان‌تنی زمانی انجام می‌شود که علل ارگانیک به طور کامل رد شده باشد و علائم در درجه اول به عوامل روانی و عاطفی نسبت داده شود. مهم است که تاکید شود که این تشخیص یک تشخیص طرد نیست. بر اساس شناخت ارتباط ذهن و بدن است.

ارزیابی کل‌نگر

ارزیابی کل‌نگر از بهزیستی بیمار هر دو جنبه جسمی و روانی سلامت آنها را در نظر می‌گیرد. این رویکرد تشخیص می‌دهد که اختلالات سایکوسوماتیک نتیجه تعامل بین این دو بعد است.

مهم است که با حساسیت و همدلی به تشخیص اختلالات روان‌تنی نزدیک شویم، زیرا افراد مبتلا به این شرایط ممکن است سفر طولانی و خسته‌کننده‌ای را برای یافتن پاسخ علائم خود تحمل کرده باشند. یک رویکرد جامع و بیمار محور برای ارائه مراقبت و حمایت مناسب بسیار مهم است.

درمان و مدیریت اختلالات روان‌تنی

درمان و مدیریت اختلالات روان‌تنی نیازمند یک رویکرد چند رشته‌ای است که هم جنبه‌های فیزیکی و هم جنبه‌های روانی این بیماری را مورد توجه قرار می‌دهد. هدف کاهش علائم و بهبود سلامت کلی بیمار است. در اینجا گزینه‌ها و استراتژی‌های درمانی مختلفی که معمولاً برای اختلالات سایکوسوماتیک استفاده می‌شوند، آورده شده است:

روان درمانی

روان درمانی که به عنوان گفتار درمانی نیز شناخته می‌شود، یک درمان اساسی برای اختلالات روان‌تنی است. ممکن است از روش‌های درمانی مختلفی استفاده شود، از جمله:

  • درمان شناختی ـ رفتاری: به افراد کمک می‌کند تا الگوهای فکری و رفتارهای ناسازگاری تشخیص داده و تغییر دهند. برای رفع اضطراب و افسردگی که اغلب با اختلالات روان‌تنی مرتبط هستند، موثر است.
  • درمان روان پویایی: این رویکرد درگیری‌های ناخودآگاه و مسائل حل‌نشده‌ای را که ممکن است به علائم فیزیکی کمک کند، بررسی می‌کند. می‌تواند به بیماران کمک کند تا بینش خود را در مورد علل ریشه عاطفی بیماری خود به دست آورند.
  • درمان‌های مبتنی بر ذهن‌آگاهی: شیوه‌های ذهن‌آگاهی، مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) و درمان شناختی مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBCT)، می‌توانند به افراد در مدیریت استرس و بهبود ارتباط ذهن و بدن کمک کنند.

دارو

در برخی موارد، ممکن است دارو برای مدیریت علائم مرتبط با اختلالات سایکوسوماتیک تجویز شود. این امر به ویژه زمانی مرتبط است که علائم با اضطراب، افسردگی یا سایر شرایط سلامت روان همراه باشد. داروها ممکن است شامل داروهای ضدافسردگی، ضد اضطراب یا خواب آور باشند.

مدیریت استرس

یادگیری تکنیک‌های مدیریت استرس یک جنبه حیاتی در درمان اختلالات سایکوسوماتیک است. تکنیک‌هایی مانند تمرینات تمدد اعصاب، تنفس عمیق، مدیتیشن و آرام‌سازی پیشرونده عضلانی می‌توانند به افراد در کاهش تظاهرات فیزیکی استرس کمک کنند.

اصلاح سبک زندگی

تغییرات سبک زندگی اغلب برای رسیدگی موثر به اختلالات روان‌تنی ضروری است. این ممکن است شامل بهبود بهداشت خواب، اتخاذ یک رژیم غذایی متعادل، درگیر شدن در فعالیت بدنی منظم و به حداقل رساندن مصرف مواد از جمله الکل و تنباکو باشد.

مراقبت حمایتی

مراقبت‌های حمایتی از سوی ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی، اعضای خانواده و گروه‌های حمایتی می‌تواند در کمک به افراد برای مدیریت شرایطشان ارزشمند باشد. فراهم کردن یک محیط حمایتی و بدون قضاوت می تواند افراد را تشویق به جستجو و ادامه درمان کند.

مداخلات ذهن و بدن

مداخلات ذهن و بدن، مانند یوگا، تای‌چی، و بیوفیدبک، می‌تواند به افراد کمک کند تا آگاهی بیشتری از ارتباط ذهن و بدن خود داشته باشند. این شیوه‌ها آرامش را افزایش می‌دهند و می‌توانند به ویژه در کاهش استرس و اضطراب مؤثر باشند که هر دو به علائم روان‌تنی کمک می‌کنند.

گروه درمانی

گروه درمانی می‌تواند برای افراد مبتلا به این نوع اختلالات مفید باشد، زیرا یک محیط حمایتی و همدلانه برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و راهبردهای مقابله‌ای فراهم می‌کند. جلسات گروه درمانی را می‌توان بر روی مسائل خاصی مانند مدیریت درد یا کاهش اضطراب متمرکز کرد.

آموزش و تربیت روانی

آموزش بیماران در مورد ارتباط ذهن و بدن، تأثیر استرس بر سلامت جسمانی و مکانیسم‌های نهفته در علائم روان‌تنی می‌تواند افراد را برای ایفای نقش فعال در درمان خود توانمند کند. آموزش روانی به بیماران کمک می‌کند تا شرایط و نقشی را که می‌توانند در مدیریت آن ایفا کنند، درک کنند.

بیان عاطفی و مهارت‌های مقابله‌ای

یادگیری روش‌های سالم برای بیان و مقابله با احساسات برای افراد مبتلا به اختلالات روان‌تنی بسیار مهم است. این ممکن است شامل تکنیک‌هایی مانند یادداشت روزانه، بیان خلاق، یا آموزش قاطعیت برای رسیدگی و مدیریت موثر احساسات باشد.

قرار گرفتن در معرض تدریجی

برای افرادی که علائم شدید مرتبط با اضطراب دارند، ممکن است از مواجهه درمانی تدریجی استفاده شود. این شامل قرار دادن فرد در معرض موقعیت‌ها یا محرک‌هایی است که باعث ایجاد اضطراب یا وحشت می‌شود، به‌صورت کنترل‌شده و تدریجی، به آنها اجازه می‌دهد انعطاف‌پذیری ایجاد کنند و علائم خود را در طول زمان کاهش دهند.

حمایت از دوستان و خانواده

حمایت دوستان و خانواده در درمان و مدیریت این اختلالات بسیار ارزشمند است. عزیزان می‌توانند حمایت عاطفی، تشویق و کمک در جستجو و شرکت در درمان را ارائه دهند. ارتباط باز و همدلانه ضروری است.

پیگیری منظم

پیگیری منظم با ارائه دهندگان مراقبت‌های بهداشتی برای نظارت بر پیشرفت و تنظیم درمان در صورت نیاز مهم است. ممکن است نیاز باشد که برنامه‌های درمانی بر اساس تغییرات علائم و پاسخ فرد به مداخلات تطبیق داده شوند.

تکنیک‌های خودیاری

بیماران همچنین می‌توانند تکنیک‌های خودیاری را برای مدیریت مستقل علائم خود بیاموزند. اینها ممکن است شامل نظارت بر خود، داشتن یادداشت علائم یا استفاده از برنامه‌های تلفن هوشمند برای آرامش و کاهش استرس باشد.

توجه به این نکته ضروری است که انتخاب راهبردهای درمان و مدیریت باید متناسب با نیازهای خاص فرد و ماهیت اختلال روان‌تنی آنها باشد. یک رویکرد مشترک شامل ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی، متخصصان سلامت روان و بیمار کلید دستیابی به بهترین نتایج است.

مداخلات روانی

مداخلات روانشناختی نقش اساسی در ارزیابی و درمان اختلالات سایکوسوماتیک دارند. این مداخلات برای رسیدگی به عوامل روانی و عاطفی موثر در علائم طراحی شده‌اند. در اینجا برخی از مداخلات روانشناختی که معمولاً در مدیریت اختلالات روان‌تنی استفاده می‌شود آورده شده است:

درمان شناختی رفتاری (CBT)

درمان شناختی رفتاری یک رویکرد پرکاربرد برای درمان اختلالات سایکوسوماتیک است. این به افراد کمک می کند تا الگوهای فکری و رفتارهای ناسازگاری را که به علائم آنها کمک می‌کند شناسایی و به چالش بکشند. از طریق CBT، بیماران می‌توانند یاد بگیرند که تفکر منفی و استراتژی‌های مقابله‌ای را تشخیص داده و اصلاح کنند که می‌تواند علائم فیزیکی آنها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.

درمان روان پویا

درمان روان پویا به بررسی تعارضات ناخودآگاه و مسائل حل نشده می‌پردازد که ممکن است ریشه علائم روان‌تنی باشد. هدف درمان روان پویشی با کندوکاو در تجربیات و احساسات گذشته بیمار، آوردن تعارضات ناخودآگاه به آگاهی هشیار، امکان بینش و حل است.

درمان‌های مبتنی بر ذهن آگاهی

درمان‌های مبتنی بر ذهن آگاهی، مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)، بر توسعه ذهن آگاهی و آگاهی از لحظه حال تمرکز دارند. این درمان‌ها به افراد می‌آموزد که افکار و احساسات خود را بدون قضاوت مشاهده کنند که می‌تواند به مدیریت استرس و واکنش عاطفی کمک کند.

مواجهه درمانی

مواجهه درمانی به ویژه برای افرادی که علائم مرتبط با اضطراب دارند مرتبط است. این شامل قرار دادن بیمار در معرض موقعیت‌ها یا محرک‌های اضطراب‌آور به شیوه‌ای کنترل شده و سیستماتیک است. با گذشت زمان، این مواجهه می‌تواند واکنش ترس و اضطراب فرد را کاهش دهد.

روان درمانی حمایتی

روان درمانی حمایتی به افراد مبتلا به این اختلالات حمایت و راهنمایی عاطفی ارائه می‌دهد. هدف آن ایجاد فضایی امن و همدلانه برای بیماران است تا در مورد نگرانی‌ها، احساسات و تجربیات خود صحبت کنند. درمانگر تشویق، تایید و اطمینان می‌دهد.

آموزش روانی اجتماعی

آموزش روانی اجتماعی به بیماران کمک می‌کند تا ارتباط بین سلامت روانی و جسمانی خود را درک کنند. با ارائه اطلاعات در مورد ارتباط ذهن و بدن، نقش استرس در ایجاد علائم و راهبردهای مقابله سالم، بیماران این قدرت را پیدا می‌کنند که فعالانه در بهبودی خود مشارکت کنند.

خانواده و زوج درمانی

در مواردی که پویایی خانواده یا مسائل رابطه به علائم روان‌تنی کمک می‌کند، خانواده و زوج درمانی می‌تواند سودمند باشد. این درمان‌ها به تعارضات بین فردی و مسائل ارتباطی می‌پردازد و به بهبود روابط و کاهش استرس عاطفی کمک می‌کند.

گروه درمانی

جلسات گروه درمانی یک محیط حمایتی و بدون قضاوت را برای افراد مبتلا به اختلالات سایکوسوماتیک ایجاد می‌کند. شرکت‌کنندگان می‌توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، بینش‌هایی از دیگران به دست آورند و راهبردهای مقابله‌ای را در یک محیط گروهی بیاموزند. گروه درمانی حس اجتماع را تقویت می‌کند و احساس انزوا را کاهش می‌دهد.

بازسازی شناختی

تکنیک‌های بازسازی شناختی به افراد کمک می‌کند تا افکار منفی یا غیرمنطقی را دوباره قالب‌بندی کنند. با به چالش کشیدن و اصلاح این تحریف‌های شناختی، بیماران می‌توانند پاسخ‌های عاطفی خود را تغییر دهند و پریشانی جسمی را کاهش دهند.

آموزش آرامش

آموزش تمدد اعصاب به افراد می‌آموزد که چگونه حالت آرامش را القا کنند، تنش فیزیکی و استرس را کاهش دهند. تکنیک‌ها ممکن است شامل آرام‌سازی پیشرونده عضلانی، تمرینات تنفس عمیق و تصویرسازی هدایت شونده باشد.

بیوفیدبک

بیوفیدبک یک رویکرد درمانی است که اطلاعاتی را در زمان واقعی در مورد فرآیندهای فیزیولوژیکی مانند ضربان قلب یا تنش عضلانی ارائه می‌دهد. با یادگیری کنترل این پاسخ‌های فیزیولوژیکی، افراد می‌توانند کنترل بیشتری بر علائم خود به دست آورند.

آموزش قاطعیت

برای افرادی که علائم روان‌تنی آنها مربوط به مشکلات در بیان احساسات یا تعیین حد و مرز است، آموزش ابراز وجود می‌تواند مفید باشد. این آموزش به افراد می‌آموزد که نیازها و خواسته‌های خود را به شیوه‌ای سالم و محترمانه ابراز کنند.

مداخلات روانشناختی باید متناسب با نیازهای خاص فرد و ماهیت اختلال سایکوسوماتیک آنها باشد. هدف این رویکردها رسیدگی به علل ریشه‌ای علائم و ارائه ابزارهایی برای مدیریت علائم و بهزیستی عاطفی است.

کلام پایانی

اختلالات روان‌تنی نمونه ای از ارتباط پیچیده بین ذهن و بدن است، جایی که عوامل روانی و عاطفی می‌توانند عمیقاً بر سلامت جسمانی تأثیر بگذارند. این اختلالات با مجموعه متنوعی از علائم خود، جداسازی سنتی رفاه ذهنی و جسمی را به چالش می‌کشند و نقش اساسی ارتباط ذهن و بدن را برجسته می‌کند.

درک اختلالات سایکوسوماتیک مستلزم زمینه تاریخی، آگاهی از ارتباط ذهن و بدن، شناخت علل زمینه‌ای آنها، آگاهی از علائم رایج و رویکردهای موثر تشخیص و درمان است. این اختلالات ناشی از بدگویی یا تخیل نیستند. آنها شرایط سلامتی واقعی با ریشه‌های روانی هستند.

درمان و مدیریت این اختلالات نیازمند یک رویکرد چند رشته‌ای است که به هر دو بعد جسمی و روانی این بیماری می‌پردازد. روان درمانی، دارو درمانی، مدیریت استرس، اصلاح شیوه زندگی و حمایت دوستان و خانواده از اجزای اصلی این رویکرد هستند.

مداخلات روانشناختی، مانند درمان شناختی ـ رفتاری، درمان روان‌پویشی، و درمان‌های مبتنی بر ذهن آگاهی، برای پرداختن به عوامل روان‌شناختی و عاطفی مؤثر در علائم روان‌تنی نقش اساسی دارند. این مداخلات افراد را قادر می‌سازد تا الگوها و رفتارهای فکری منفی را شناسایی و اصلاح کنند، که منجر به بهبود رفاه جسمی و عاطفی می‌شود.

در پایان باید بگوییم اختلالات روان‌تنی بر اهمیت در نظر گرفتن بهزیستی کل‌نگر افراد تاکید می‌کند. آنها به عنوان یادآوری ارتباط ناگسستنی بین سلامت روانی و جسمی و نیاز به رویکردی جامع به مراقبت‌های بهداشتی عمل می‌کنند. با شناخت و پرداختن به عوامل روان‌شناختی مؤثر در این اختلالات، ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی و بیماران می‌توانند برای کاهش علائم، بهبود کیفیت زندگی و ارتقای رفاه کلی با یکدیگر همکاری کنند.

علاوه بر این، مهم است که عوامل اجتماعی و فرهنگی گسترده‌تری را که بر ایجاد و تجربه اختلالات روان‌تنی تأثیر می‌گذارند، در نظر بگیریم. انگ‌زدن به سلامت روان، فشارهای جامعه برای انطباق با هنجارهای خاص و باورهای فرهنگی در مورد بیماری و رنج می‌تواند بر نحوه درک افراد و مقابله با علائم خود تأثیر بگذارد. درک جامع این تأثیرات خارجی می‌تواند درمان و حمایت مؤثرتری را راهنمایی کند. تحقیقات در حال انجام و پیشرفت‌های بالینی در زمینه پزشکی روان‌تنی احتمالاً بینش‌ها و گزینه‌های درمانی جدیدی را ارائه می‌دهد. با درک عمیق‌تر از ارتباط ذهن و بدن و رویکردهای درمانی بهبود یافته، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی می‌توانند پیچیدگی‌های اختلالات سایکوسوماتیک را بهتر بشناسند.