ترسناک‌ترین و عجیب‌ترین اختلالات روانی

Image

ترسناک‌ترین و عجیب‌ترین اختلالات روانی

ذهن انسان منظره‌ای پیچیده و اغلب گیج‌کننده است. در این منطقه پیچیده، اختلالات روانی وجود دارد که درک متعارف را به چالش می‌کشد، اختلالاتی که هم عجیب و هم در بعضی مواقع کاملاً وحشتناک هستند. در این مقاله از کلینیک روشا قصد داریم به بررسی برخی از ترسناک‌ترین و عجیب‌ترین اختلالات روانی شناخته شده برای علم، به تاریک‌ترین گوشه‌های روان انسان بپردازیم. از شرایطی که درک فرد از واقعیت را تحریف می‌کند تا شرایطی که اعتماد به حواس خود را غیرممکن می‌کند، این اختلالات نگاه اجمالی عمیقی به پیچیدگی بی حد و حصر ذهن انسان ارائه می دهند.

سندرم کوتارد: توهم مردگان متحرک

این باور سورئال را تصور کنید که شما مرده‌اید، اما به نحوی به وجود خود ادامه می‌دهید. این ماهیت سندرم کوتارد است، یک اختلال روانی نادر و آزاردهنده که در آن افراد متقاعد می‌شوند که مرده‌اند یا اندام‌های‌شان از کار افتاده است. این بیماران ممکن است برای اثبات وضعیت «مردگان» خود تلاش زیادی کنند که منجر به بی‌توجهی شدید به خود و رفتارهای عجیب و غریب می‌شود.

علت دقیق سندرم کوتارد هنوز مشخص نیست، اما اغلب با ناهنجاری‌های عصبی و افسردگی شدید همراه است. درمان معمولاً شامل ترکیبی از روان‌درمانی و دارو برای رسیدگی به باورهای هذیانی و مسائل بهداشت روانی اساسی است.

هذیان کاپگراس

هذیان کاپگراس یک اختلال روانی گیج‌کننده است که در آن افراد معتقدند یکی از نزدیکان‌شان، به طور معمول یکی از اعضای خانواده یا دوست، با یک شیاد جایگزین شده است. مبتلایان یک گسست نگران‌کننده را بین پیوند عاطفی که احساس کرده و شخصی که می‌بینند تجربه می‌کنند. گویی عزیزان‌شان با موارد تکراری عجیب و غریب جایگزین شده‌اند.

این اختلال اغلب با آسیب در مراکز تشخیص و عاطفی مغز مرتبط است. درمان بر پرداختن به مسائل عصبی اساسی و همچنین کمک به بیماران برای کنار آمدن با درک تحریف شده خود از واقعیت متمرکز است.

سندرم دست بیگانه: اندام سرکش

تصور کنید دستی دارید که ظاهراً به میل خود عمل می‌کند و اعمالی را انجام می‌دهد که شما نه فرمان می‌دهید و نه کنترل می‌کنید. سندرم دست بیگانه یک وضعیت نادر و غیرعادی است که در آن یک دست مستقل از نیات فرد رفتار می‌کند. این اندام‌های سرکش ممکن است اشیا را بگیرند، صورت فرد را لمس کنند یا حتی سعی کنند به آنها آسیب برسانند.

این اختلال ترسناک اغلب با آسیب به جسم پینه‌ای مغز، ساختاری که مسئول اتصال دو نیمکره است، همراه است. درمان معمولاً شامل راهبردهایی برای مدیریت رفتار دست بیگانه و همچنین رسیدگی به هر گونه مسائل عصبی اساسی است.

سندرم انفجار سر: کابوس صوتی

سندرم انفجار سر آنقدرها هم که به نظر می‌رسد وحشتناک نیست، اما می‌تواند تجربه‌ای عمیقاً عجیب و ناراحت‌کننده باشد. افراد مبتلا به این عارضه گزارش می‌دهند که درست زمانی که می‌خواهند به خواب بروند یا بیدار شوند، صداهای بلند و انفجاری مانند تصادف، ضربه زدن یا حتی جیغ می‌شنوند. این توهمات شنوایی می‌تواند بسیار ناراحت‌کننده باشد و منجر به اضطراب و اختلالات خواب شود.

اگرچه به طور کامل شناخته نشده است، اما تصور می‌شود که سندرم انفجار سر با تحریک بیش از حد مراکز پردازش شنوایی مغز مرتبط است. درمان اغلب بر کاهش اضطراب و استرس مرتبط با این تجربیات متمرکز است.

توهمات عاشقانه

عشق می‌تواند یک احساس قدرتمند باشد، اما در مورد توهمات عاشقانه شکلی عجیب و ترسناک به خود می‌گیرد. افراد مبتلا به این اختلال، باورهای هذیانی دارند مبنی بر اینکه فردی با موقعیت اجتماعی بالاتر، اغلب یک شخصیت مشهور یا اقتدار، عمیقاً عاشق آنها است. این توهمات می‌تواند منجر به تعقیب، آزار و اذیت، و گاهی اوقات حتی خشونت شود، زیرا مبتلایان سعی در تعقیب هدف مورد علاقه خود دارند.

درمان ارتومانیا معمولاً شامل ترکیبی از روان‌درمانی و در برخی موارد، دارو برای رفع مشکلات روانی اساسی است.

توهم فرگولی

هذیان فرگولی یک اختلال نادر و ترسناک است که در آن افراد بر این باورند که افراد مختلف در زندگی آنها در واقع یک فرد در لباس مبدل هستند. این توهم می‌تواند منجر به پارانویا شود، زیرا مبتلایان معتقدند که توسط یک استالکر تغییر شکل تعقیب می‌شوند که می‌تواند هویت‌های مختلفی را به خود بگیرد.

علت دقیق هذیان فرگولی به خوبی شناخته نشده است، اما اغلب با شرایطی مانند اسکیزوفرنی یا آسیب مغزی تروماتیک همراه است. درمان معمولاً شامل ترکیبی از روان درمانی و داروهای ضد روان پریشی برای مدیریت باورهای هذیانی است.

اختلال پروسوپاگنوسیا

اختلال پروسوپاگنوسیا که اغلب به عنوان کوری صورت شناخته می‌شود، وضعیتی است که در آن افراد برای تشخیص چهره‌های آشنا، حتی چهره‌های دوستان نزدیک و خانواده، تلاش می‌کنند. این اختلال می‌تواند عمیقاً منحرف‌کننده و از نظر اجتماعی منزوی‌کننده باشد، زیرا مانع از توانایی فرد در برقراری ارتباطات اجتماعی عادی می‌شود.

اختلال پروسوپاگنوسیا  به طور کلی با آسیب‌های مغزی یا ناهنجاری در مناطق مسئول تشخیص چهره مرتبط است. درمان حول محور توسعه استراتژی‌های جبرانی و بهبود مهارت‌های اجتماعی است.

اختلال هویت یکپارچگی بدن (BIID): نیاز به قطع عضو

اختلال هویت یکپارچگی بدن (BIID) یک وضعیت عجیب و ناراحت‌کننده است که در آن افراد تمایل شدید و ناراحت‌کننده‌ای برای قطع اندام سالم دارند. افراد مبتلا معمولاً برای برآورده کردن این نیاز، تمام تلاش خود را می‌کنند، حتی گاهی اوقات به خودآزاری متوسل می‌شوند یا به دنبال قطع عضو غیرقانونی هستند.

علت BIID هنوز در دست بررسی است، اما ممکن است مربوط به ناهماهنگی در نواحی نمایش بدن مغز باشد. درمان پیچیده است و ممکن است شامل روان درمانی برای رفع ناراحتی زمینه‌ای و همچنین کار با متخصصان پزشکی برای یافتن راه‌حل‌های جایگزین باشد.

اختلال هویت تجزیه‌ای: خودهای چندگانه

اختلال هویت تجزیه‌ای (DID)، که قبلا به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته می‌شد، یک وضعیت روانی پیچیده است که در آن افراد حضور دو یا چند هویت یا حالت شخصیتی متمایز را تجربه می‌کنند. این هویت‌ها اغلب خاطرات، رفتارها و حتی صداهای خاص خود را دارند.

علت دقیق DID موضوع بحث است، اما اغلب با سابقه ضربه شدید یا سوءاستفاده در دوران کودکی همراه است. درمان شامل روان درمانی گسترده برای ادغام هویت‌های مختلف و رسیدگی به آسیب‌های زمینه‌ای است.

سندرم آلیس در سرزمین عجایب: واقعیت تحریف شده

سندرم آلیس در سرزمین عجایب یک وضعیت روانی عجیب است که در آن افراد اجسام، از جمله بدن خود را بزرگتر یا کوچک‌تر از آنچه واقعا هستند درک می‌کنند. جهان تحریف شده به نظر می‌رسد، شبیه به تجربیات عجیب و غریب توصیف شده در «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» لوئیس کارول.

این وضعیت اغلب با میگرن یا سایر بیماری‌های عصبی همراه است و هدف از درمان، رفع مشکلات پزشکی اساسی، اغلب از طریق دارو است.

سندرم لهجه خارجی: بحران هویت زبانی

سندرم لهجه خارجی یک وضعیت غیرعادی است که در آن افراد ناگهان شروع به صحبت با لهجه‌ای می‌کنند که برای آنها بیگانه است. این اختلال می‌تواند نگران‌کننده باشد و گاهی اوقات منجر به انزوای اجتماعی می‌شود، زیرا مبتلایان برای برقراری ارتباط تلاش می‌کنند.

علت دقیق سندرم لهجه خارجی به طور کامل شناخته نشده است، اما اغلب مربوط به آسیب‌های مغزی یا سکته‌های مغزی است که مراکز زبان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. درمان ممکن است شامل گفتار درمانی باشد تا به افراد کمک کند لهجه اصلی خود را بازیابند یا یاد بگیرند که با الگوی گفتاری جدید خود ارتباط موثرتری برقرار کنند.

کلام پایانی

در انتها باید بگوییم ذهن انسان قلمروی معمایی است که قادر به تولید پدیده‌های جذاب و ناراحت‌کننده است. اختلالات روانی مورد بحث در این کاوش گسترده، از سندرم کوتارد تا سندرم لهجه خارجی، نگاهی اجمالی به تجربیات عجیب و اغلب ترسناکی که برخی افراد تحمل می‌کنند، ارائه می‌کند. در حالی که علل و درمان این شرایط متفاوت است، همه آنها یک موضوع مشترک دارند: نیاز به درک، شفقت و حمایت.

با روشن کردن این اختلالات، می‌توانیم پیچیدگی ذهن انسان و انعطاف‌پذیری کسانی که با این چالش‌ها روبرو می‌شوند را بهتر درک کنیم. امیدواریم از طریق افزایش آگاهی، تحقیق و مراقبت همدلانه، بتوانیم به افراد مبتلا به این اختلالات کمک کنیم تا در چشم‌انداز اغلب دلهره‌آور ذهن خود حرکت کنند. همانطور که به ورطه روان انسان نگاه می‌کنیم، باید به خاطر داشته باشیم که در اختیار ماست که برای کسانی که خود را در این سفر گیج کننده می‌بینند، درک و حمایت کنیم.